جدول جو
جدول جو

معنی داران فریدن - جستجوی لغت در جدول جو

داران فریدن
یکی از بخش های دوگانه حومه شهرستان فریدن، حدود و مشخصات آن بشرح زیر است: از شمال بشهرستان خوانسار و گلپایگان، از جنوب به بخش مرکزی شهرکرد، از خاور به بخش نجف آباد، از باختر به بخش آخوره و بلوک الیگودرز، هوای بخش: نظر به اینکه این بخش در کوهستان واقع شده سردسیر و زمستان آن بسیار سرد است، ارتفاعات: بخش داران دارای ارتفاعاتی بشرح زیر میباشد، 1 - رشته ارتفاعات دهستان ورزق، عبارت است ازکوه دزدک، کوه خوانسار و کوه عربستان، 2 - رشته ارتفاعات دهستان گرجی که عبارت از کوه آخوره و کوه خشگرود است، 3 - در دهستان - کرچیمو کوه بادیان، 4 - رشته ارتفاعات دهستان چادگان عبارت است از دالان کوه، پیشکوه و کوه لشرو، مهمترین تنگها و گردنه های این بخش عبارت از گردنه خاکستری که راه خوزستان و فریدن از آن میگذرد، گردنه مادرشاه که راه فریدن و سامان از آن عبور میکند، دیگر تنگ خونسار بطول سه هزارگز که راه اصفهان به خوانسار از این تنگ میگذرد، رودخانه ها: رودخانه های مهم این بخش رودخانه داران و رودخانه نهر خلج در دهستان ورزق رودخانه چشمه لنگان و رودخانه قم در دهستان گرجی، رودخانه پلاسون و آبخورسنگ در دهستان چادگان، راه: راه شوسه اصفهان به داران در جهت خاور بباختر از وسط این بخش میگذرد، راه شوسه اصفهان بازنا که در جهت خاوری باختری کشیده شده از کنار مرکز شهرستان و بخش میگذرد، سازمان: بخش حومه داران از چهار دهستان و 129 آبادی بشرح زیر تشکیل شده است: 1 - دهستان ورزق از 30 آبادی، 2 - دهستان گرجی از 25 آبادی، 3 - دهستان کرچمبو از 35 آبادی، 4 - دهستان چادگان از 39آبادی، محصول عمده بخش عبارت است از غلات، حبوبات، سیب زمینی، کتیرا، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ص 83)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی است از دهستان موگوئی بخش آخوره شهرستان فریدن که در 26 هزارگزی مشرق آخوره و در جلگه واقع شده و متصل به راه مالرو عمومی است، نقطه ای است سردسیر و مسطح و دارای 138 تن سکنه، آب آنجا از چشمه تأمین میشود و محصولاتش غلات، حبوب و شغل مردم آن زراعت است، صنعت دستی زنانش قالیبافی و جاجیم بافی است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
ده از دهستان کرچمبو بخش داران شهرستان فریدن 25هزارگزی شمال داران، 5هزارگزی شوسه ازنا به اصفهان. جلگه، سردسیر. سکنه 304 تن. زبان ترکی، فارسی. آب آن از چشمه و قنات. محصول آنجا غلات، حبوبات، گزانگبین. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی: جاجیم و قالیبافی. راه ماشین رو. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا